جویبار لحظه های دوستی
جویبار لحظه های دوستی
در رگ و خون و طپش ها جاری است
زندگی پیوسته ز مهر و دوستی است
گر درآن دوست و مهرش نیست خالی است
عشق در فضای دوستی جاری است
اوج زیبایی مکان دوستی است
در نسیم باد و گل و سبزه و آواز قناری آری
درکنارت دوست نیست
گویی همه خواب خیالی است , رویایی است
عاشق عشق برآنم , که مرا در دل دوست نهادش باری
نفسم هست برآن دوست که در این اندک جا
به دلش با دل ما راهی است